فاطمه شعبانی : تمام واقعه عاشورا یک طرف و شهادت مظلومانه حضرت علی اصغر یک طرف. تمام شقاوت لشکر یزید یک طرف و سنگدلی حرمله یک طرف. تمام تیرهای رها شده یک طرف و تیر3 شاخه و سفیدی گلوی حضرت علی اصغر یک طرف ؛ وقتی همه اینها در یک فیلم جمع می شود بازی کردن این نقش و درآوردن اوج مظلومیت طرف مقابل دشوار میشود چون هرچی این شقیتر طرف مقابل مظلوم تر.شاید نقش حرمله سخت ترین نقش مجموعه تلویزیونی مختارنامه باشد.15 سال بعد از ساخت این سریال با« انوشه معظمی» بازیگر نقش حرمله گفتگو کردیم.

قبل از اینکه شما نقش حرمله را بازی کنید برداشت تان از حرمله چی بود؟
قبل از بازی در این نقش شناخت کمی از این کاراکتر داشتم که منحصر می شد به فعالیتهایی که در هیئت های عزاداری امام حسین(ع) داشتم و چیزهایی که پای منبر وعاظ شنیده بودم و همچنین خاطره ناله و نفرین های مادربزرگهای قدیمی که همیشه یک حرمله داخلش بود!
از ظاهر حرمله چه برداشتی داشتید و چه تصوری از ظاهرش میکردید؟
برداشت خاصی از ظاهر حرمله نداشتم اما آقای میرباقری ظاهر این کارکتر را در سریال یک حیوان پر از مو و پشمالو تصویرکردند که خوی حیوانی این آدم در ظاهرش هم بیاید و در گریم روی دستهای من هم کار کردند که پر مو باشد.
چطور با این نقش ارتباط گرفتید؟
قسمتی به هنر بازیگری برمی گردد که من زحمت کشیدم و بازیگری یاد گرفتم تا بتوانم نقش های مختلف را ایفا کنم. این قضیه را حرفه ای می دیدم وحواسم را جمع می کردم و متمرکز می شدم که نقش را خوب بازی کنم و کار را به درستی انجام دهم که ماحصل کار مورد پذیرش واقع شود. اما بخش دیگر که بازیگر را اذیت میکند اعتقادات قلبی بازیگر در این نوع نقش هاست. بازیگرانی که نقش های منفی بازی می کنند خصوصا نقشهایی منفی که ما به ازای خارجی و واقعی دارند و ریشه در اعتقادات و مذهب مردم دارد همه اینها مظلومیت بازیگر را رقم میزند؛ بازیگر برخلاف میل باطنی کاراکتری را بازی می کند که از آن متنفر است و این تبحر زیادی را میطلبد؛ هم باید مسلط باشی و به احساساتت فائق بیایی تا در مقطع زمانی که این کاراکتر را کار میکنی این نقش لو نرود و شما بتوانی کارت را انجام بدهی و این لحظات سخت است.
احساس میکنید یکجور ادای دین کردید به حضرت علی اصغر؟
ان شاالله که امام حسین(ع) و حضرت علی اصغر از ما قبول کنند، این احساس را زیاد داشتم یک مقدار ناملایماتی که در این راه میبینم چه از لحاظ شغلی که بعد از بازی در این نوع نقش ها تقریبا یک برچسبی روی پیشانی آدم میزنند و فقط اگر نقش مشابه باشد به آدم پیشنهاد می دهند و چه از لحاظ روحی و بد و بیراه ها و دشنام های که مردم ساده دلی که نثار این بازیگر می کنند معتقدم ثواب بردیم.
اشاره کردید به اینکه فقط نقش های مشابه پیشنهاد می دهند، بازی کردن در نقش های این چنینی چه پیامدهایی برای بازیگر دارد؟
در کشور ماخیلی راحت می تواند آینده بازیگر را تحت تاثیر قرار بدهد و در زندگی حرفه ای بازیگر فاجعه به بار بیاورد. در عین حال در فکر متولیان امور هنری مثل تلویزیون و سینما محلی از اعراب نداریم و هیچ فایلی برای امثال ما باز نکردند و فکر نکردند زندگی حرفه ای اش چه می شود؟ اصلا کار میکند یا نمیکند؟ ارتزاق میکند یا نه؟مدیران باید برای بازیگرانی که این مدل نقش را بازی می کنند کاری کنند و پروژه های دیگر و فیلمسازان و تهیه کنندگان دیگر را ملزم به استفاده از این بازیگران در نقشهای متفاوت کنند به هرحال تضمینشان کنند. جامعه و مردم عادی خوب کنارمی آیند،متاسفانه درد این است که همکاران هنرمند ما با این موضوع کنار نمیآیند و شما حیرت زده می مانید. آن وردنیا از نقشهایی که بازیگر بازی کرده حیرت زده میشوی از شیطان تا فرشته را بازی کرده و اتفاق خاصی رخ نداده است؛ اینجا تا یک نقش منفی بازی میکنی به سرعت مهر روی پیشانی ات میخورد یا اصلا دعوتت نمی کنند یا یک رل های سخیف منفی که قابل کارکردن نیست به تو پیشنهاد می دهند که مجبور می شوی رد بکنی!
در حالیکه در سریال مختارنامه گریم شما اینقدر سنگین بود که قیافه واقعی شما انگار گم شده بود و دیده نمیشد؟
بله، اما سالهای بعد و در زمان پخش سریال برنامه های تلویزیونی و جراید با من زیاد مصاحبه کردند که باعث شد مردم من را بشناسند و هرکجا که من را می بینند به نام بازیگر حرمله صدا میکنند.
بعد از بازی در این سریال بازی دیگری نداشتید؟
من بعد از حرمله نقش های زیادی را بازی کردم من حتی نقش کمدی بازی کردم در مجموعه دندان طلا آقای میرباقری؛ من نقش یک لمپن خیلی شیرین را بازی کردم که از قضا خیلی خوب از آب در آمد. من کم فیلم بازی نکردم اما آن اتفاقی که باید بیفتد و آن نقش هایی که باید پیشنهاد بشود نمی شود. بهترین و پخته ترین سالهای بازیگری من پشت سر هم می گذرد مگر یک بازیگر چند سال میتواند بدنش را حفظ کند؛ در بازیگری یک دوران پختگی داریم اگر از آن دوران پختگی استفاده نکنیم این ابزار را از دست می دهیم.

شاید آقای میرباقری باید جایی به کمک شما بیاید و شما را در یک نقش دیگر ومتفاوت به مخاطب نشان بدهد؟
نه او چنین وظیفه ای ندارد، ایشان لطف داشتند و در کارهایشان ازما دعوت کردند یک نقش را پیشنهاد دادند که من هم خوب بازی کردم این مسائل پیرامون زندگی بازیگری من پیش می آید. دشمن طاووس آمد پر او، ای بسی شه را بکشته فر او....
برکت ایفای این نقش را در زندگی شخصی تان دیدید؟
به دلیل مسائل اعتقادی اگر صد مرتبه دیگر هم از این نقش ها به من پیشنهاد شود بازی می کنم؛ اعتقاد قلبی دارم برکتش را در سلامتی روحم میبینم و در این وانفسا که واقعا سرنخ کلاف زندگی آدمها گم شده است یک وقتهایی اگر آرامش داشته باشی نعمت بزرگی است که اینها را از ارادت به ائمه دارم.
قشنگ ترین بازخوردی که دیده اید؟
دعای خیر مادرم همیشه پشت سرم بوده است. مادرم برای من دعا می کند؛ برای عاقبت به خیری ام دعا میکند. من منفورترین شخصیت کربلا را بازی کردم اما خود امام حسین(ع) در جامعه آبرویی به من داده است که مردم تحویلم می گیرند و لطف دارند این بزرگ ترین بازخورد است.
تا به حال نشسته اید کنار مادر صحنه بازی تان را ببینید؟
بله چند مرتبه نشسته ایم و باهم دیده ایم، اوایل زیاد راضی نبودند اما بعدها کنار آمدند وتشویقم کردند.
به نظرتان خوب است که محرم هرسال این سریال از شبکه های مختلف تلویزیون پخش میشود؟
اینکه هرسال این سریال پخش می شود کم کاری تلویزیون و هنر سینما و فیلم است. ما یک مختار نامه داریم و یک رستاخیز آقای درویش- که بنا بردلایلی نامعلوم توقیف است- چون خوراک دیگری نیست.
مردم این سریال را بارها می بینند 15 سال قبل این سریال را ساختیم در این سالها باید 10 تا فیلم و سریال مثل مختارنامه ساخته می شد و امثال من سراین کارهامشغول می شدند؛ هم خوراک معنوی تلویزیون فراهم میشد هم فرهنگ عاشورا جا می افتاد و صدا میکرد.
ما چکار کردیم؟ درست است که ما یک راهپیمایی اربعین را داریم اما هنوز خیلی از جاهای دنیا فرهنگ عاشورا را نمی شناسند. بهترین ابزار تبلیغ فرهنگ عاشورا فیلم و سینما است که همه دنیا ازش استفاده میکنند ما در سطح ماندیم یا آنقدر دخالتهای بیجا و نامعقول در آن میشود که فیلمسازها و تهیه کننده ها می ترسند سراغش بروند در زمینه فرهنگ عاشورا غافل مانده ایم که این از کم کاری مدیران فرهنگی است .